عنوان خبر:رزم ناو اشرافیت در قلب تهران !!
يكشنبه 16 اسفند 1388 - 22:01:43


جماران ٬ این نام برای بسیاری از ما آشناست .

این روزها واژه  جماران معادل غرور ملی ماست . یک رزم ناو ۱۰۰ متری با ۱۵۰ افسر و ملوان ٬ رزم ناوی که با استفاده از پیشرفته ترین تجهیزات ناوبری و جنگی در هفت دریا ابراز وجود می کند . جایی که قلمرو ممنوعه و مطلق عده کمی دزد و راه زن جهان اولی ! بود.

کمی قبل تر جماران ما را به یاد یک سایت می انداخت. سایتی که تیشه به ریشه آرمان ها و ارزش هایمان میزد و می زند. جایی که منافقین جدید در تحریریه اش جولان می دهند.

اما قبل تر چطور ؟

حضرت امام (ره) بعد از آمدن به ایران تصمیم می گیرند تا زمام حکومت را از قم بدست بگیرند اما بیماری قلبی و هوای خشک قم این اجازه را به ایشان نمی دهد لذا همه دست به دست هم می دهند تا یک مکان با چند ویژگی از جمله خوش آب و هوا بودن ٬ نزدیک بودن به تهران ٬ امن بودن و... برای ایشان تدارک ببینند لذا خانه آقای جمارانی در دهکده جماران برای این کار مناسب دیده می شود.




از اینجاست که جماران می شود قبله آرزوهای بچه های انقلاب ٬ برخی در شوق رسیدن به جماران و آن حسینیه کوچک می سوختند و از هر کسی برای یک ملاقات حضوری درخواست و حتی التماس می کردند. تا اینکه امام دلهای ما رفت .

جماران به تاریخ سپرده شد در حالی که دیگر آنجا فقط یک دهکده ساده و محقر نمانده بود. در طول دوران سازندگی و اصلاحات جماران به قلب تهران تبدیل شد .

یک مکان کاملا امن و البته خوش آب و هوا در بهترین نقطه تهران ٬ اینجا بود که جماران دیگر جماران نماند و شد قبله آمال و آرزوهای خوش نشینان کشور ٬ دیگر کسی از منطقه جماران عکسی ندید و از کاخ هایش چیزی نشنید ٬ تنها حسینیه محقر و خانه امام (ره) به مردم نشان داده شد و قسمت اصلی جماران به کلی سانسور شد دقیقا به همان شکلی که کل مناطق مرفه شهر تهران سانسور می شود.

جالب ترین چیزی که در بدو ورود به منطقه جماران برای شما خودنمایی می کند سطح منطقه جماران است. بالای تجریش ٬ کسانی که در تهران زندگی کرده باشند با ورود به این منطقه احساس خوبی خواهند کرد .

اشتباه نکنید منظور من از لحاظ معنوی نبود منظورم آب و هوای بسیار دل انگیزی بود که به شما احساس هر لحظه آب معدنی نوشیدن را تداعی می کند . نکته دوم هنگام ورود به جماران دروازه ورودی آن است. تنها یک راه رفت و برگشت وجود دارد. منظور من کوچه منتهی به حسینیه و بیت نیست منظور منطقه جماران است.

به کوچه معروف جماران می رسید. با خودم فکر می کردم جایی که در آن قدم می گذارم قبلا چقدر مهم بوده تا جایی که بچه های رزمنده دوران دفاع مقدس در آرزوی رسیدن به آن جان می دادند اما حالا خیلی خیلی سوت و کور شده ٬ به معنای واقعی در حد یک موزه تنزل پیدا کرده است.

فضای حسینیه همچنان مثل روزهای خاطره انگیز گذشته حفظ شده و خانه ایشان به عنوان قلب جهان انقلابی ایران در سال های دور مثل زمرد می درخشد .

بسیار ساده ٬ واقعا باور کردنش سخت است که چگونه زمام امور عالم برای برهه ای از زمان در این نقطه رقم می خورده اما واقعیت دارد و چنین بوده است.

کوچه منتهی به جماران همانطور ساده مانده و فقط ساختمان بزرگداشت یاد امام  (ره ) در کناری ازآنجا اضافه می نمایاند .

اما از این ها که بگذریم جماران چرا دیگر جماران نیست؟

از عمد مسیر تا حسینیه و بیت روح خدا را برایتان در ابتدا نگفتم تا خاطر عزیزتان تلخ نشود. اما چه کنم که ماموریت من افشای ناگفته هاست.

چیز دیگری که برای شما در ورود به جماران عجیب خواهد بود. شدت غلظت فضای امنیتی منطقه است . به صورت آشکارا سر هر کوچه و پس کوچه دوربین هایی در جهات مختلف نصب شده و شما احساس می کنید هزار چشم مواظب کوچکترین حرکات شماست.

کیوسک های نگهبانی در هر نقطه ای دیده می شود و این غیر از ده ها و شاید صدها اتاق واکنش سریع در مقابل حملات و تهدیدات تروریستی یا موراد امنیتیست که وجود دارد.

یک چیز دیگر برای شما حتما عجیب و غریب خواهد بود و آن ارتفاع دیوارهای خانه هاست.

ارتفاع دیوار ها به طور میانگین از ۳ متر شروع شده و در بسیاری از مواقع از مرز ۷ متر عبور می کند.

مسخره اینکه کاخ های پشت این دیوار ها باز هم قابل دیدن است. مثلا ستون های تزئینی که جلوی فلان ساختمان با ارتفاع ۱۵ متر خودنمایی کرده و ارتفاع بلند دیوارهای حیاط مانع از دیدن آن نمی شود.

شما در آنجا کلکسوینی از انواع کاخ های عالم را مشاهده خواهید کرد. از سبک روم باستانی با ستون های مرمرین تا سنتی ایرانی و ... شدت تراکم این ساختمان ها حیرت آور است.

تا چشم کار می کند کاخ و باغ و ویلا دیده می شود. آپارتمان ها هم غیر از آپارتمان های معمولی مردم است . بناهای با بیش از ۲۰۰ متر زیر بنا انسان را حسابی به فکر وا  میدارد. ساخت و سازها با شدت ادامه دارد و می توانید با چشم غیر مسلح زیربنا و مواد بکار رفته در آن را به خوبی حدس بزنید.

با اینکه برای این ساختمان ها کلی پارکینگ وجود دارد اما باز ماشین های بسیار مدل بالا در سطح خیابان ها قابل مشاهده است .

البته اگر از پلاک آن ها بگذریم از رفت و آمد گاه و بی گاه راننده ها نمی توان گذشت ! چرا ؟ چون تنها اینجاست که شما حجم انبوهی از مسئولین را می بینید که همراه با تیم های حفاظت و راننده شخصی رفت و آمد می کنند .

راننده هایی که از آداب رانندگی فقط گاز دادن و بوق زدن و در نهایت چراق زدن را یاد گرفته اند. خبری از مراعات حال عابرین نیست چون اصولا خون شما عابرین غریبه مهم نیست .

نکته دیگر این است که شما با نگاه های سرد و سنگین جماران نشینان رو به رو هستید . انگار می گویند چرا ما را به حال خود رها نمی کنید ؟ البته این وضع در کل منطقه ای که بالاشهر نامیده می شود وجود دارد ! کافیست کمی ریشتان از حد معمولی ( ۱ سانتیمتر !!! ) بلندتر باشد یا قیاقه تان تابلو بزند آنوقت تکانه های لب رهگذران شما را بسیار ناراحت خواهد کرد علی الخصوص که با چشم هایشان می خواهند شما را مورد ضرب و شتم قرار بدهند !! شاید باید با پاسپورت و ویزا وارد شوید ٬ اینجا ایالتی است از ایالات متحده بالا شهر و شما مال اینجا نیستید !!

اگر از وضع گشت و گذار آنها در حیاط برخی خانه ها که از بیرون و بالا دید دارد بگذریم ! (به چشم خواهری ! ) از آقازاده ها که در اینجا به وفور دیده می شوند نمی شود گذشت. آنهایی که برای واردات سیب و گوشت گاو آمریکایی جنجال به پا می کنند اما وقتی نوبت به ماشین های لکسوس آمریکایی آن هم از نوع شاسی بلندش می رسد دهان نمی گشایند و فقط با طیب خاطر حال می کنند.

توصیه اکید اینکه مثل من و دوستم برای فضولی آنجا نروید وگرنه بدجوری اغتشاش گر و عامل بیگانه معرفی خواهید شد. ما که جان سالم به در بردیم تا برای شما از ایالت شمالی پایتخت گزارشی جامع تهیه کنیم آن هم با کلی سانسور تصاویر و دیده ها که نگفتنش بهتر از گفتنش است .

زبان سرخ داریم اما سر سبز نه پس بیش از این چیزی نخواهیم گفت.

راستی اگر خواستید آنجا مسکنی حقیرانه تهیه کنید کافیست کمی تا قسمتی مسئول یا آقازاده شوید بعد برای هر متر ۵ تا ۱۰ میلیون ناقابل تهیه کنید با حساب اینکه متراژ خانه های محقر آن منطقه زیر ۲۰۰ متر نیست ٬ می توانید یک ملک فسقلی در کنار انبوه مسئولین جمهوری اسلامی تهیه نمایید.

البته ناگفته نماند اینجا مسئولین فقط بیش از حد تراکم دارند وگرنه از اختیاریه و پاسدارن تا قطیریه و زعفرانیه مسئولین مردمی و انقلابی ما پلاس هستند !! مثلا رئیس مجلس اسلامی که انشاء الله انقلابی هم هست ساکن پاسداران است آن هم در یک ویلای ناقابل ۵۰۰ متری و ...

ولش کن ناگفته بماند بهتر است !!

حالا باید بهتر فهم کنید چرا میلیشای اشرافیت  ۸ ماه فضای کشور را به جهنم تبدیل کرد ؟ یا اینکه چرا برخی برای رسیدن به ریاست فلان ده کوره دست و پا می شکنند ؟ یا چرا نخبگان ما  ۸ ماه است سکوت ۲۵ خرداد برخی ها را رعایت می کنند ؟!

یا چرا آقای فلاحیان وقتی به این نقطه یعنی مبازره با اشرافیت می رسد دست پاچه می گوید الان وقت رسیدن به وضعیت فتنه گران است نه این مباحث کمونیستی و انحرافی ؟

یا چرا برخی ها خیالشان راحت است که زمام امور دیر یا زود باز به دست خودشان می افتد گرچه همین الان هم غیر از معدودی موارد دست خودشان است. حالا می فهمیم چرا قانون از کجا آورده ای هرگز تصویب نشده و با این وضع نمی شود ؟

با خودم فکر می کردم اگر فلان پیرمرد شهرستانی بیاید و اینجا را ببینید چه فکری می کند ؟ آیا باز هم ژست ساده زیستی برخی آقایان را باور می کند یا مصادیق را به کل قاطی کرده و همه را به یک چوب خواهد راند؟

نمی دانم اما این را مطمئنم ادامه وضعیت تبعیض آلود کنونی انقلاب را از درون مانند موریانه خواهد خورد. اشرافیت و تب اشرافیت بزرگترین آفت انقلاب ماست. همان که امام راحل و امام حاضر این را بارها به خواص و عوام گوشزد کرده اند .

تب مارکدار پوشیدن یا عمل زیبایی از کجا جامعه ما را درنوردید ؟ مگر یک ساعت یا عینک آفتابی چقدر ارزش دارد ؟ ۱۰۰ هزار تومان ۲۰۰ هزار تومان و یا ۷۵۰ هزار برای عینک و ۳.۵ میلیون تومان برای فلان مارک ساعت ؟

بالای جامعه بینی عمل می کنند و پایین جامعه چسبش را برای پز دادن می زنند یا با قرض صورت خود را دست کاری می کنند ؟

تب اشرافیت - خوی تجملی زندگی کردن اکنون قلب و مغز تهران را آلوده کرده است . تهرانی که قبله و مرجع فرهنگی کل کشور است . تهرانی که همه می خواهند آنجایی باشند حتی اگر شده در ظاهر !

خاصیت تکثیر پذیری از روی فرهنگ لیبرالیستی تهران به شدت پر رنگ است. اینجا چشم اسفندیار نظام مشخص می شود. گردنه احد اینجاست . جنگ واقعی اینجاست . جنگ فقر و غنا همان که اماممان گفت و می گوید همین جاست.

تا حالا با خود فکر کرده اید وثیقه های چندصد میلیونی فتنه گران چطور تهیه شده است ؟

به خانه های آنچنانی آقایان توجه کرده اید یا فقط چهره ها برایتان رخ نشان داده است ؟ پیشنهاد میکنم از این پس بیشتر دقت کنید !!

اگر فلان خانه ویلایی را دیدید یا بهمان ماشین از کنارتان عبور کرد و نتوانستید از آن چشم بردارید یا اینکه خواستید مارکدار بپوشید یا نشان دهید چنان هستید بدانید بالقوه احتمال غرق شدن دارید. حب الدنیا راس کل خطیئه .

هر بار وقتی واژه جماران به گوشم می خورد خاطراتی را به یاد می آورم که اغلب کمتر کسی از آن با خبر است گرچه حالا شما هم قسمتی از آن را می دانید اما شنیدن کی بود مانند دیدن ؟

و در آخر بنازم به امام عزیزم که در نهایت سادگی زندگی کرده و فرزندانش (معنوی و نسبی ) هم مثل او در پایین ترین سطح جامعه زندگی می کنند .

علی سمیعی

۱۳۸۸/۱۲/۱۴

منبع : سوپرشيعه



این خبر از طرف پایگاه خبری گلستان نیوز
( http://www.golestannews.ir/news-112.html )