عنوان خبر:سخنان متفاوت سيد علي خميني در مورد شش انحراف متوجه روحانيت
چهارشنبه 4 اسفند 1389 - 23:46:45


حجت‌الاسلام سيد علي خميني نوه امام راحل كه حدود دو ماه پيش، موضوع حضورش در همايش 9 دي مهديه تهران خبرساز شد، اظهاراتي را در همايش منشور روحانيت در مورد انحراف‌هاي متوجه اين قشر بيان كرده كه نشان مي‌دهد نگراني‌هاي او به دغدغه‌هاي امام نزديك است و البته اغلب اين موارد به افرادي كه امروز خود را به بيت امام نزديك مي‌دانند اما در عمل نسبتي با سيره امام ندارند، تعريض دارد.



به گزارش رجانيوز، اين سخنان متفاوت در حالي از سوي سيد علي خميني اظهار شده است كه وي در واكنش به فشارهاي متعدد افرادي مانند برادر خود سيد حسن و برادران انصاري ناچار شد، خبر حضورش در همايش 9 دي امسال رد كند اما از نفس حاضر شدن در آن جمع به‌عنوان يك "توفيق" ياد كرد كه از آن بي‌نصيب مانده تا ضمن دفع فشارها علاقه خود را به جمعي كه براي تجديد بيعت با رهبري و محكوم كردن سران فتنه و مطالبه برخورد با آن‌ها جمع شده بودند، نشان دهد.

نوه امام راحل در سخنراني خود كه به تشريح شش "انحراف دوگانه در مواجهه صراط مستقيم" پيش روي جريان روحانيت اختصاص داشت، با تاکيد براين‌که مواردي را که احصا کرده، در منشور روحانيت امام آمده و جزو دغدغه هاي ايشان بوده است، تصريح کرد: "دوري ازصراط مستقيم در مواجهه با انحراف دوگانه دوري از مردم و عوام زدگي نخستين انحراف درجريان روحانيت است."

وي خطاب به شرکت کنندگان، علما و روحانيون حاضر درهمايش گفت: "صراط مستقيم روحانيت در لبه اي حرکت مي کند که در يک طرف انحراف دوري از مردم قرار دارد و طرف ديگر نيز به عوام زدگي مي انجامد و اين دو لبه يک قيچي هستند که به روحانيت هجمه آورده است. از يک سو دنيازدگي قرار دارد که حضرت امام نيز از آن با عنوان آخوند درباري ياد کردند و طرف ديگر زهد و عزلت نشيني و گوشه گيري بسيار زياد که عده اي گمان مي کردند و مي کنند بايد از تمام تعلقات دنيوي حتي مواجهه با مردم فاصله گرفت."

وي با تاکيد براين‌که اين دو عامل موجب دوري از مردم مي گردد، اظهار داشت: "حضرت امام در دوران حضورشان درحوزه علميه قم با هر دوي اين شيوه مواجه بودند، درحالي که چنين شخصي نمي تواند روحاني مقبولي باشد. روحاني و روحانيت بايد در دل اجتماع باشد و با مردم ارتباط داشته باشد.از طرف ديگر، عوام زدگي نيز انحراف ديگري است که درميان معاصرين، شهيد مطهري نسبت به اين مطلب دغدغه جدي داشتند."

نوه امام راحل در عين حال خاطرنشان کرد: "حضور در اجتماع نبايد به اين معنا باشد که روحانيت حرف‌هاي عوامانه بزند، تا مردم راجذب کند. فلسفه تشکيل روحانيت اين بوده است که مردم را هدايت و رهبري فرهنگي کند، اينها هستند که رفته‌اند و از منابع حقيقي و حقيقت منابع مطالب را استخراج کرده اند و بايد آن را به مردم آموزش دهند و پشتوانه فرهنگي مردم باشند."

وي افزود: "اما بسياري هستند که دچار عوام زدگي مي شوند. احساس مي کنند اگر حرفي را بزنند و عوام الناس خوشش نيايد، مقبوليت او در ميان عوام پايين مي آيد. پس حقايق را نمي گويند و به جاي اين‌که با سنت هاي غلط اجتماعي مقابله کنند، به خاطر پسند مردم سکوت مي کنند كه اين همان عوام زدگي روحانيت است."

سيد علي خميني تنها راه مقابله با اين آفت را تهذيب دانست و گفت: "عالم ديني وقتي چيزي را درست فهميد، نبايد کاري به نظر مردم داشته باشد که آنها خوش‌شان بيايد يا نيايد، بلکه او بايد با خدا معامله کند. اتفاقا براساس متون ديني ما آنچه باعث محبوبيت ميان مردم مي شود، اخلاص و قدم برداشتن در راه خداست، اين افراد به خاطر محبوبيت دست از اخلاص‌شان بر مي دارند. قدم برداشتن در راه خدا شيوه اي بود که در سراسر زندگي پر برکت امام وجود داشت. ابوي ما مي فرمود حضرت امام آب هم دست فرزندشان مي دادند، با قصد قربت بود."

وي همچنين گفت: "امام کاري نداشتند که اکثر مراجع شطرنج را حرام مي دانستند و بسياري بودند که حرام نمي دانستند، اما اعلام نمي کردند، اما ايشان اعلام مي کند و ديديم که مورد هجمه قشر سنتي حوزه هم قرار گرفت."

سيد علي خميني با اشاره به صراط مستقيم روحانيت و مواجهه با انحرافات دوگانه، استفاده نابه‌جا ازدستاوردهاي تمدن و تشريفات و تجمل گرايي را يکي ديگر از انحرافات ذکر کرد و گفت: "روحانيت درطول تاريخ به‌ويژه در دوران معاصر با اين انحراف مواجه بوده، روحانيت هيچگاه داعيه دنياسازي و مظاهر تمدن سازي نداشته است؛ بوده اند کساني که در علوم نو وارد شده اند، اما روحانيت داعيه اي نداشته است. لذا درمواجهه با دستاوردهاي تمدن دو راه درمقابل صراط مستقيم روبرو شده اند."

وي گفت: "راه اول اين بوده که اساسا اينها را نفي کرده اند، مثلا راه تبليغ فرهنگي را فقط و فقط منبر مي دانند، درحالي که منبر و مواجهه رو در رو با مردم بسيار مهم و تاثير گذار است، ولي روش هاي تبليغي منحصر در اين شيوه نيست. درمقابل نيز برخي مظاهر تمدن را در اين مي دانند که ساختمان ها ي شيک و بلند مرتبه بسازند و موسسات آنچناني با امکانات فوق العاده و تشريفات و تجملات گوناگون داشته باشند که دراين صورت از آن روح حوزوي و به تعبير حضرت امام، منش صاحب جواهر وشيخ انصاري و هدف اصلي حوزه دور خواهيم شد."

نوه امام راحل در ادامه گفت: "مورد ديگر صراط مستقيم در مواجهه با انحراف دوگانه، عدم توجه به عنصر زمان و مکان در اجتهاد و عدم توجه به اصول مسلم اجتهاد و منابع است. روحانيت دراين مساله با دو مسير انحرافي روبرو است. حضرت امام به صراحت گفته اند که عنصر زمان و مکان در اجتهاد تاثير مي گذارد."

وي با انتقاد از اين‌که تحقيق و بحث زيادي درخصوص تاثير عنصر زمان و مکان در اجتهاد صورت نگرفته است، گفت: " البته دقت بفرماييد امام نمي فرمايند درموضوعات تاثير مي گذارد، چون تاثير درموضوع از ابتدا مطرح بوده است و چيز جديدي نيست، بلکه مي گويند در اجتهاد اثر مي گذارد."

سيد علي خميني با اشاره به اين‌که ما در دنياي متفاوتي زندگي مي کنيم که لحظه به لحظه درحال تغيير است، اما اينکه شيعه مانده و پويايي خود را حفظ کرده به علت همين اجتهاد است گفت: "ما نبايد دراجتهاد بر حرف گذشتگان بسنده کنيم و درگذشته بمانيم."

وي اظهار داشت: "درطرف ديگرمي بينيم بدون توجه به منابع اصيل که حضرت امام به فقه جواهري تعبير مي کنند؛ مسير غلطي طي مي شود که حالا اقتضاي دنيا اين است، پس ما هم به اين سمت برويم و هرچه امروز دستاورد بشري است، کامل قبول کنيم. اين هم غلط است، ما بايد با منابع اصيل خودمان اينها را بررسي کنيم."

فرزند مرحوم سيد احمد خميني در مورد مواجهه با انحراف دوگانه "جدايي تهذيب به بهانه تحصيل" و "جدايي تحصيل به بهانه تهذيب" نيز گفت: "اين آفت درحوزه ها بسيار بوده است؛ به‌ويژه جدايي از تحصيل به بهانه تهذيب. من خود ديده ام کساني را که براي اينکه تهذيب نفس کنند، درس، بحث و تحصيل را کاملا کنار گذاشته اند، درحالي که هر دو جنبه مهم بوده است."

وي گفت: "اگرروحاني مهذب نباشد، اثر تخريبي‌اش صدها برابر از کافر و ملحد بيشتر است و امروز اين سوال جدي وجود دارد که حوزه در راه تهذيب روحانيت چه کاري کرده است. تاکيد مي کنم اثر گذاري روحانيت درجامعه نيز به‌واسطه همين تهذيب بوده است و بسياري از مشکلات امروز روحانيت از نبود اين امر نشات مي گيرد."

سيد علي خميني صراط مستقيم در مواجهه با انحرافات دوگانه "جدايي از علم کلام به بهانه تفقه" و جدايي "تفقه به بهانه علم کلام" را موضوع بعدي دانست و گفت: "درتاريخ علم شيعه، اين دوگانگي وجود داشته است، به حدي که برخي فقهاي نجف در دوره اي گفته اند که اصلا علم کلام نخوانيد. شايد مباني علمي هم داشته باشند؛ کسي که فقه اصول بخواند و مجتهد شود، راحت تر مي تواند مباني کلامي را از دل گزاره هاي ديني استخراج کند، اما به هرحال به نظر مي رسد ما نبايد هر يک از اين دو را کنار بنهيم. ما خيلي وقت‌ها در مواجهه با شبهات کلامي چون بلد نيستيم جواب دهيم، رمي به ارتداد مي کنيم، چون درسش را نخوانده ايم."

وي گفت: "امام از ابتدا نگاه‌شان اين بود که روشنفکران بيايند، حرف‌شان را بزنند، ما مگر نمي گوييم مباني ما درست است، آنها هرچه بگويند ما هم جواب مي دهيم، اين تصريح امام است. متاسفانه برخي رسانه ها حرف امام را تحريف کرده اند که امام گفته است آنها تا وقتي مي توانند حرف‌شان را بزنند که ما بتوانيم جوابشان را بدهيم که صد در صد غلط است."

سيد علي خميني گفت: "آخرين مساله، صراط مستقيم در مواجهه با انحراف دوگانه "گوشه گيري مطلق و عدم دخالت در سياست و يا دخالت درکوچک‌ترين مسايل مردم است" كه اين هم مطلب بسيار مهمي است. روحانيت نبايد از جامعه دور باشد و نبايد هم به قدري غوطه ور شود که در کوچک‌ترين مسايل مردم نيز دخالت کند و خودش را داراي حق بداند."




این خبر از طرف پایگاه خبری گلستان نیوز
( http://www.golestannews.ir/news-2095.html )