عنوان خبر:کساني که مورد تاييد سلطنت طلب‌ها هستند، درخط امام نیستند
دوشنبه 3 اسفند 1388 - 01:06:11


سید حمید روحانی که روزگاری با حکم امام بیش از پیش درصدد تدوین تاریخ انقلاب برآمد این روزها گفتنی های زیادی دارد. حرف های او که از متن تاریخ برمی خیزد و در مرحله بعد طعنه به امروز و امروزی ها می زند، شاید واگویی یک راه رفته شده است. روحانی می گوید مجاهدین خلق به اسلام پایبندی و تقید کامل نداشتند و همین موضوع فساد درون سازمانی آنان را موجب شد. "جمهوری ایرانی" شبیه شعارهایی بود که آنان آن روزها در مقابل "جمهوری اسلامی" مطرح می کردند.



روحانی از دو جریان یاد می کند که همواره درصدد انتقام از امام بوده اند؛ لیبرال ها و حجتیه ها. او می گوید امام پيوسته خطر ليبراليست ها و حجتيه اي ها را گوشزد مي کرد و می گفت تا من هستم نخواهم گذاشت قدرت به دست ليبراليست ها بيافتد. حکایت این روزها در آینه سال های آغازین انقلاب از زبان کسی که از ناحیه امام برای ثبت آن ایام مأموریت پیدا کرده، شنیدنی است.

حميد روحاني رييس بنياد تاريخ پژوهي ايران معاصر در ابتدا با اشاره به رابطه روحانیت و دولت گفت: ارتباط غالب عالمان ديني و مقامات روحاني با دولت احمدي نژاد حسنه است و دولت از پشتيباني روحانيون وارسته اي که در خط امام (ره)هستند برخوردار است.

روحاني درگفت و گويي با ايرنا با رد تبليغات منفي برخي افراد مبني براينکه دولت رابطه خوبي با روحانيون ندارد، اظهار داشت: به نظرمي رسد عوامل نفوذي و مرموزي قصد دارند ارتباط ميان دولت و روحانيون را تيره و آشفته کنند و ازآب گل آلود ماهي بگيرند.

وي با بيان اينکه دوجريان مرموز و بدپيشينه موجب ناهنجاري و اختلاف افکني ميان مسئولان نظام و نيز ميان جامعه روحانيت هستند، بيان داشت: يکي از اين جريانات انجمن حجتيه است که بزرگترين خطر براي اسلام ،انقلاب و نظام هستند دومين جريان ليبراليست ها هستند که همواره در خدمت استکبار جهاني و در راس آن شيطان بزرگ و صهيونيسم بين المللي قرار دارند.

مورخ نهضت امام خميني (ره)ادامه داد:آرزوي ديرينه ليبراليست ها اين است که انقلاب اسلامي را به مسلخ ببرند و زير پاي چکمه پوشان خون آشام آمريکايي ذبح کنند اما بايد بدانند ملت ايران به ويژه روحانيت تاکنون از اين دوجريان آسيب هاي سنگيني ديده است به طوريکه انجمن حجتيه و ليبرال ها برخي از روحانيون ما از خط امام (ره) جداکرده اند.

وي با تاکيد بر اينکه از آغاز نهضت ،امام پيوسته خطر ليبراليست ها و حجتيه‌اي ها را گوشزد مي کردند تصريح کرد:امام خميني (ره) در پيامي اعلام کردند تا من هستم نخواهم گذاشت قدرت به دست ليبراليست ها بيافتد؛ ايشان به خوبي پيش بيني مي کردند که شماري از روحانيون درآينده فريب اين جريان هاي شيطاني و وابسته به استکبار جهاني را مي خورند و با شعارهاي ضدانقلابي جهانخواران همصدا مي شوند و راهشان را از مردم نظام اسلامي و ولايت فقيه جدا مي کنند.

**پاسخ به برخي ادعاها
روحاني در پاسخ به سوالي مبني براينکه صحت و سقم برخي ادعاها مبني براينکه امام در نجف اشرف با گروههاي سياسي داراي مشرب هاي مختلف حتي عناصر سکولار ديدار و گفت و گو مي کردند، گفت: امام درطول اقامت خود در نجف گروههاي سياسي را که تحت لواي نام و عنوان حزبي مي خواستند با ايشان ملاقات کنند به حضور نپذيرفتند.

وي افزود: به ياد دارم چندبارجبهه ملي خارج از کشور با عنوان حزبي از ايشان تقاضاي ملاقات کرد که امام نپذيرفتند.عناصرايراني بدون اينکه مشخص باشد داراي چه عقيده و وابستگي گروهي هستند به حضور امام مي رسيدند و ايشان رهنمودها و پند و اندرزهايي به آنان مي دادند.

رييس بنياد تاريخ پژوهي ايران معاصر ادامه داد: درپي بازگشت امام به ايران در بهمن ماه سال 1357 چريک هاي فدايي خلق با صدور اعلاميه اي اعلام کردند که به ديدار امام خواهند رفت؛ دفتر ايشان بيدرنگ اعلام کردکه امام از ديدار با آنها خودداري مي کند.

**مبارزه با زور و ظلم ويژگي تاريخي روحانيت
روحاني درباره نقش روحانيت دربه ثمررسيدن انقلاب اسلامي بيان داشت: درمقطعي از تاريخ شيعه درايران مهدور الدم بود به طوريکه روحانيوني مانند ميرحامد حسين نيشابوري(که بنا بر روايتي جد اعلاي امام مي باشند) به هند و کشمير هجرت کردند دراين دوران شيعيان ايران امنيت نداشتند و جانشان درخطربود.

وي افزود:با گذشت اين دوره سخت بر شيعيان آنها توانستند استقلال وامنيت خود را به دست بياورند به طوريکه علما در صحنه سياسي ايران حضوريافتند و تلاش کردند جلوي يک سلسله انحراف ها و اعوجاج ها را بگيرند. به عنوان مثال دردوران صفويه احساس کردند شاهان صفوي مي خواهند خانقاه را جاي مسجد قراردهند وهمچنين پير و مرشد را به جاي مفتي ومجتهد قراردهند. شيعيان دراين دوره قدرت مبارزه نداشتند اما تلاش کردند با شيوه هاي ديگر،مکتب تشيع را حفظ کنند به طوريکه اجازه ندادند مکاتب ديگربه جاي مکتب تشيع حاکم شود.

رييس بنياد تاريخ پژوهي ايران معاصربا اشاره به حرکات علما و وضعيت تشيع دردوره قاجارتصريح کرد:دردوران قاجارمردم شيعه تا حدي آگاهي بيشتري کسب کردند و آمادگي مبارزه و مقاومت را داشتند .دراين مقطع حرکت علما به صورت تند و قهرآميز بود به عنوان مثال آيت الله ملا علي کني فراماسونري را تکفيرکرد. درپي اين حرکت مردم فراموشخانه را آتش زدند.درجريان قرارداد رويترهم برخورد شديد و مقابله علما موجب لغو اين قرارداد از سوي ناصرالدين شاه شد.

وي با بيان اينکه درمقاطع بسياري از تاريخ ،علما و روحانيون در صحنه سياسي کشورمان نقش خود را ايفا کرده انداذعان داشت: روحانيون همواره درمقابل زور،ظلم و تجاوزايستاده اند. اين موضوع را به خوبي درجريان حرکت جمال الدين اسدآبادي،نهضت تنباکو و درجريان نهضت مشروطه مي بينيم و نيز درحرکت آيت الله مدرس عليه رضاشاه مي خوانيم.

** روحانيون در دوره نهضت
اين پژوهشگرتاريخ درباره ادعاي برخي گروهک ها مانند نهضت آزادي و سازمان مجاهدين خلق (منافقين) مبني بر نفي نقش روحانيت در زمينه سازي پيروزي انقلاب اسلامي تصريح کرد: زماني که حضرت امام(ره) نهضتشان را آغاز کردند برق،امکانات الکتريکي و يا فرستنده اي دراختيارنبود حتي نمي توانستيم صداي امام(ره) را ضبط کنيم در واقع بدين شکل سخن امام(ره) از چهارديواري مسجد و منزلشان فراتر نمي رفت.

وي ادامه داد: دراين شرايط چه کسي پيام امام را به سراسر کشور منتقل مي کرد و مرجعيت امام، رهنمودها، فتواها وديدگاه امام رابه مردم مي رساند؟ هنگامي که امام درحوزه هاي علميه و مساجد سخنراني مي کردند واعلاميه مي دادند روحانيون بسيج مي شدند و پيام امام را درسراسر کشورمنتشر مي کردند و مردم را آگاه مي کردند.

مورخ نهضت امام خميني(ره) با تاکيد براينکه ازآغاز نهضت امام يعني مابين سالهاي 1341 تا سال 1357 زندان هاي شاه از روحانيون خالي نشد خاطرنشان کرد: دراين مقطع زماني، بسياري از روحانيون درزندان هاي شاه تحت شکنجه هاي وحشيانه اي قرارگرفتند وشهيد شدند افرادي مانند سيد کاظم قريشي،سعيدي وغفاري در زندان يا مستقيما زيرشکنجه شهيد شدند يا براثرشکنجه هايي که وارد شد بعدها دراثر بيماري شهيد شدند.اين روحانيون بودند که رسالت حضرت امام را پاس داشتند و درجهت پيشرفت اين رسالت کارهاي ارزشمندي انجام دادند.

**پاسخ به ادعاهاي نهضت آزادي و جبهه ملي
وي درباره سوابق حرکت گروه هايي مانند نهضت آزادي و جبهه ملي درمقطع زمينه سازي نهضت انقلاب اسلامي گفت: اگربررسي کنيم متوجه مي شويم گروههايي مانند نهضت آزادي و جبهه ملي بين سالهاي 1343 تاسال 1356 يک اعلاميه هم منتشر نکردند درآن زمان امام ،روحانيون و مردم درصحنه حضور داشتند ،اعلاميه مي دادند ،شکنجه مي شدند وزندان مي رفتند .دراين زمان گروههاي سياسي که درراس آنها جبهه ملي و نهضت آزادي قرارداشتند درصحنه حضورنداشتند.

سيد حميد روحاني درادامه بيان داشت: آخرين اعلاميه نهضت آزادي درسال 1343 بود وپس از آن تا سال 1356 اعلاميه اي از آنها ديده نشد در واقع دراين زمان که نهضت آزادي به صحنه مي آيد و اعلاميه مي دهد زماني است که فرياد "مرگ برشاه" و"استقلال آزادي جمهوري اسلامي"در سراسرکشورطنين اندازشده است. اين شعارها را چه کسي به راه انداخت؟مردم که درسال 1356 انقلاب را در سراسر کشورآفريدند از حمايت و راهنمايي چه مقامي برخوردار بودند؟ چگونه مردم توانستند به اين مرحله برسند دراين مقطع اين گروهها اعلاميه نمي دادند و يا اگراعلاميه مي دادند درجهت دفاع ازحکومت اسلامي و جمهوري اسلامي نبود چون آنها هدف براندازي رانداشتند.

** وفاداري نهضت آزادي به نظام شاهنشاهي
وي با بيان اينکه نهضت آزادي برطبق اساسنامه اش وفاداربه نظام شاهنشاهي است اظهارداشت: زماني که نهضت آزادي درسال 1340 اعلام موجوديت مي کند صريحا مي گويد بايد سلطنت نسل درنسل درخاندان پهلوي باقي بماند ،مهندس بازرگان مي گويد ما قانون اساسي را به صورت دربست قبول داريم وحتي تعبير مي کند که اينطورنيست که برخي از مفاد آن را قبول داشته باشيم وبرخي از مفاد آن را قبول نداشته باشيم يعني به اصول 30 ،31 و32 متمم قانون اساسي اشاره مي کند که مي گويد بايد سلطنت درخاندان پهلوي باشد.

نويسنده کتاب نهضت امام خميني (ره)افزود: حسن نزيه ازنزديکان نهضت آزادي هم در سال 1340 به صراحت بيان کرد ما قانون اساسي را قبول داريم .سلطنت بايد نسل درنسل درخاندان پهلوي باقي بماند در واقع منظوراو اين بود که وفاداربه شاه هستند همچنين حرکت هاي اين گروه درچارچوب مبارزات پارلمانتاريستي بود يعني اين ها خواهان آزادي انتخابات،آزادي مطبوعات، آزادي بيان وآزادي تشکيل احزاب درچارچوب نظام شاهنشاهي بودند.

**شکست بازرگان در قانع کردن امام
وي با اشاره به حرکات نهضت آزادي درسال پيروزي انقلاب اسلامي بيان داشت: درسال 1357 که انقلاب اوج گرفته بود رژيم شاه درشرف ازهم پاشيدگي بود دراين زمان مهندس بازرگان به فرانسه رفت تاامام را قانع کند که شاه را بيرون نکند او به امام گفت اگر شاه قبول کرد که سلطنت کند نه حکومت، شما هم بپذيريد که او بماند.اگرحضرت امام درزمينه سازي پيروزي انقلاب نقشي نداشت چگونه چنين شرايطي فراهم شد و رژيم شاه درمعرض فروپاشي قرارگرفت.

** اگر نهضت آزادي مردم را بسيج کرد چرا مردم در حمايت ازامام شعارمي دادند؟
رييس بنياد تاريخ پژوهي ايران معاصر درباره ادعاي نهضت آزادي مبني بر نقش موثر اين گروه در زمينه سازي انقلاب وبسيج نيروهاي مردمي دردوران نهضت و نفي نقش روحانيت وحضرت امام،با طرح اين سوال که نهضت آزادي درميان مردم چقدر پايگاه داشت؟ خاطرنشان کرد:اگر نهضت آزادي مردم را بسيج کرد چرا مردم به نفع امام شعارمي دادند ؟چرا مردم شعاري براي حمايت از نهضت آزادي سر ندادند؟چرامردم خواهان بازگشت امام بودند؟ چرا مردم رهبري امام را پذيرفته بودند؟ و چرا نهضت آزادي ناچارمي شود دراعلاميه هاي خود ازامام حمايت کنند؟

وي افزود: پس از ناکام ماندن مهندس بازرگان در قانع کردن امام براي بيرون نکردن شاه ،او به حالت قهربه ايران بازگشت. اعضاي نهضت آزادي درخارج ازکشورمانند ابراهيم يزدي و قطب زاده نگران شدند اين حرکت مهندس بازرگان درميان مردم ايران اثرمنفي بگذارد و نهضت آزادي درميان مردم بي اعتبار و بدنام شود.بنابراين نهضت آزادي عليه بازرگان بيانيه داد وبا محکوم کردن اوازامام حمايت کردند.

روحاني با بيان اينکه حرکات گروههايي مانند نهضت آزادي نشان مي داد آنها ناگزيرند به دنبال امام حرکت کنند اظهارداشت: تا سال 1356 هدف نهضت آزادي ازمبارزه چه بود؟ آيا غيرازمبارزات پارلمانتاريستي بود؟ ازطرفي آنها درميان مردم چقدراعتبار وآبروداشتند تا بتوانند مردم را بسيج کنند؟اگراين ها مردم را بسيج کردند چرا مردم به حمايت از امام و روحانيت برخاستند وشعارهاي مردم درحمايت ازروحانيت بود؟چرا مردم در راه سرنگوني شاه به پا خاستند؟مگر نه اين است که شعار نهضت آزادي و ديگر گروههاي سياسي اين بود که "شاه سلطنت کند ،نه حکومت"؟!

**تناقض سخنان امروز نهضت آزادي با سخنان بازرگان در"حسين زمان"خواندن امام
وي با اشاره به اينکه نهضت آزادي ناچاربود راه امام را تاييد کند تصريح کرد: درمقطعي نهضت آزادي خود را ناگزير مي ديد از ولي فقيه حمايت کند. حتي مهندس بازرگان درسخنراني خود گفت:حر درمقابل امام حسين(ع) تسليم شد چقدرخوب است که بختيارلر هم بختيارحر شود و به حسين زمان تسليم شود.اگر آنها نقش امام را درپيروزي انقلاب قبول ندارند چرا در آن مقطع امام را رهبرايران،حسين زمان ورهبرانقلاب خطاب مي کردند؟

**پاسخ به ادعاي منافقين
اين پژوهشگرتاريخ درباره ادعاي سازمان منافقين مبني برنقش موثر اين گروه در پيروزي انقلاب اسلامي بيان داشت: سازمان منافقين درسال 1349 اعلام موجوديت کرد. نمايندگان اين سازمان به نجف آمدند تا امام را قانع کنند که به نفع آنها اعلاميه بدهد. امام نپذيرفتند و آنها را تاييد نکردند اين موضوع نشان مي دهد امام به عنوان رهبرانقلاب و رهبرنهضت مورد تاييد عموم مردم بوده است به همين دليل اين گروهها تلاش داشتند ازحمايت امام برخوردارشوند.

وي در ادامه تاکيد کرد: وقتي سازمان مجاهدين خلق به صحنه آمد با اينکه طرح حکومت اسلامي از جانب امام اعلام شده بود اين سازمان در بيانيه ها و اعلاميه هاي خود هيچ گاه بحث حکومت اسلامي را مطرح نکرد و از اين طرح امام پشتيباني به عمل نياورد ،آيا اين گروهک که هيچ گاه از طرح حکومت اسلامي حمايت نکرده است مي توان باور کرد درآمدن مردم ايران به صحنه با شعار"استقلال،آزادي جمهوري اسلامي نقش داشته است"؟ اين گروهها چه شعاري را براي حکومت اسلامي سردادند ؟ شعار"استقلال آزادي جمهوري اسلامي"که مردم سر مي دادند ازسوي چه کساني مطرح شده بود؟ اين گروهها شعار "جمهوري اسلامي" را درکدام اعلاميه و سخنراني خود مطرح کردند؟
نويسنده کتاب نهضت امام خميني (ره) با بيان اينکه سازمان مجاهدين خلق در موضع گيري و بيانيه هايش هرگز از اسلام و حکومت اسلامي حرفي نزد گفت: به دليل عدم پايبندي اين گروهها به اسلام ديري نپاييد فساد درون سازماني اين گروه برملا شد به طوريکه بسياري از زن هاي شوهردار عضو سازمان مجاهدين خلق حامله از زندان سردرآورند. وقتي پدر مي رفت بچه را تحويل بگيرد صريحا مادرش گفت اين بچه شوهرم نيست بچه ديگري است.

**شکايت مردم از سازمان مجاهدين خلق به حضرت امام
وي با اشاره به تسويه هاي درون سازماني منافقين از نيروهاي مذهبي اذعان داشت: تغيير ايدئولوژي آنها بزرگترين ضربه را به اسلام زد. با اين اوصاف آيا آنها درميان مردم اعتبار و آبرو داشتند که آنها را بسيج کنند.سازمان منافقين درسال 1355به اين نتيجه رسيد که مبارزات مسلحانه در ايران راه به جايي نمي برد بنابراين حرکات مسلحانه فروکش کرد و به دليل اينکه هدف آنها نه جمهوري اسلامي و نه حکومت اسلامي بود درنهايت به قدري درميان مردم بي آبرو و اعتبار شدند که ناگزيرشدند ازصحنه کنار بروند و بسياري از آنها هم کشته و اعدام شدند.

روحاني درباره شکايت مردم از سازمان مجاهدين خلق به حضرت امام (ره)بيان داشت:وقتي سازمان مجاهدين تغيير ايدئولوژي را مطرح کرد بسياري ازمردم مبارزه را محکوم کردند وگفتند باعث مي شود جوان ها گرايش مارکسيستي پيدا کنند لذا ازايران و کشورهاي ديگربسياري به امام در نجف نامه نوشتند و عنوان کردند که شما با اعلاميه هايتان جوانان را تحريک مي کنيد و آنها را به صحنه مي آوريد. کمونيست ها هم مانند گربه اي که درکمين موش نشسته اند جوانان را دراختيارمي گيرند و بدين شکل کمونيست را رواج مي دهند و حتي مطرح شد حرکت امام موجب زمينه سازي براي تبديل ايران به يک کشورکمونيستي شده است.

وي افزود: سازمان منافقين با عمل و رفتارکمونيستي خود نه تنها زمينه را براي پيروزي انقلاب فراهم نکرد بلکه زمينه را براي فعاليت کساني فراهم کرد که مدعي جدايي دين ازسياست بودند. اين جريان مدعي بود مبارزه به ضررمسلمانان است وموجب انحراف مي شود ،مسلمانان تنها بايد به عبادات و مسايل ديني خود بپردازند. اين سازمان پايگاهي درميان مردم نداشت به عنوان مثال چه تعداد از مردم درسال 1355 از سازمان مجاهدين خلق حمايت مي کردند؟

**منشا نگاه بدبينانه به ريزش ها و رويش هاي انقلاب
اين مورخ نهضت امام خميني (ره) درباره منشا نگاههاي بدبينانه به ريزش ها و رويش هاي انقلاب اسلامي اظهار داشت:اين نگاهها به سطحي نگري بازمي گردد که افراد فکرمي کنند با اين ريزش ها انقلاب درشرف فروپاشي قرارمي گيرد ونمي توانند باورکنند انقلاب متکي به فرد نيست. انقلابي که ريشه دراسلام ومردم دارد با پشت کردن يک نفرآسيب نمي بيند. امام با آن مقام عظيمي که درپيروزي انقلاب داشتند ازميان ما رفتند اما انقلاب باقي ماند.

وي با تاکيد براينکه ممکن است انقلاب آسيب ببيند اما ازميان نمي رود، گفت:افرادي که تحليل تاريخي ندارند به مسايل سطحي مي نگرند بنابراين طبيعي است معترض شوند وفکر کنند انقلاب درحال از دست دادن پايگاه خود است. منشا ديگر بدبيني ها به ريزش ها و رويش هاي انقلاب منفي بافي هاي برخي افراد است. عامل سوم ايجاد ياس است که دشمن تلاش مي کند با جوسازي، شايعه پراکني ودروغ پردازي مردم رامايوس کند و وانمود کند که انقلاب درشرف فروپاشي است. ايجاد ياس يکي ازترفندهاي درازمدت استکبار جهاني است که قصد دارد با استفاده از آن مردم را از راه مبارزه باز بدارد.

**نتوانستيم گام برجسته اي درمبارزه با سرمايه داري برداريم
رييس بنياد تاريخ پژوهي ايران معاصردرباره مبارزه با سرمايه داري که يکي از اهداف اصلي انقلاب اسلامي بود تصريح کرد: علي رغم اهتمامي که حضرت امام درمبارزه با سرمايه داري داشتند وتاکيد مي کردند موي يک کوخ نشين را به يک کاخ نشين ترجيح مي دهند دراين زمينه کار اساسي صورت نگرفت و سرمايه داران درمراکز مختلف نظام رخنه کردند به طوريکه يکي ازمشکلات اقتصادي ما نفوذ اين سرمايه داران است که سعي مي کنند منافع مادي خود را تحقق ببخشند و اجازه ندهند آن اقتصاد اسلامي به درستي پياده شود به طوريکه نمي توان گفت نظام جمهوري اسلامي در کنارزدن سرمايه داران و کوتاه کردن دست آنها درسرنوشت ملت نقش مهمي ايفا کرد.

وي در ادامه اظهار داشت:با گذشت سي سال از انقلاب نتوانستيم به رهنمود و اعلام خطرحضرت امام درمبارزه با سرمايه داري گام برجسته اي برداريم و مردم مظلوم و پابرهنه ايران را از چنگ سرمايه داري نجات بدهيم.

** اين جريان غير مردمي است
اين مورخ نهضت امام دربخش ديگري از اين گفت و گو به ادامه ناآرامي ها از سوي برخي گروههاي مدعي خط امام (ره) اشاره و خاطرنشان کرد: اين جريان غيرمردمي است.کساني که امروزدرصحنه برطبل فتنه مي کوبند آلت دست دشمنان انقلاب و اسلام قرارگرفته اند ،درخط شيطان بزرگ واستکبارجهاني هستند، راهشان از راه امام و مردم جداست و همراه مردم نيستند.

**مدعيان خط امام با استکبار جهاني همصدا شدند
وي با بيان اينکه در حوادث اخير هيچ گاه نديده ايم اين مدعيان خط امام درحرکت مردمي حضور پيدا کنند گفت:اين جرياني که امروز با ادعاي طرفداري از امام به صحنه آمده است راه خود را از مردم جدا کرده است. کساني مي توانند درخط امام باشند که منادي وحدت باشند و برراه امام درمبارزه با استکبار جهاني اهتمام داشته باشند نه اينکه با استکبارجهاني همصدا شوند.

رييس بنياد تاريخ پژوهي ايران معاصرافزود: کساني که سخنان وموضع گيري هايشان مورد تاييد صهيونيست ها ،شيطان بزرگ،بهاييت ،منافقين ،سلطنت طلبان وتجزيه طلبان قرار مي گيرد نمي توانند درخط امام باشند.امام نسبت به بيگانگان ودشمنان اسلام شديد ،قاطع وانعطاف ناپذيربودند اما نسبت به ملت ايران رئوف ،مهربان و با گذشت بودند مدعيان خط امام برعکس هستند نسبت به مردم کينه توز،فتنه گر واختلاف افکن هستند و نسبت به استکبار جهاني کرنش مي کنند وکوتاه مي آيند.

**امام با ملت ايران مهربان و با دشمنان قطعانه برخورد مي کرد
وي در پاسخ به جارو جنجال هايي مبني براينکه امام رئوف ومهربان بود شما داريد امام را خشونت طلب معرفي مي کنيد بيان داشت: کسي امام را خشونت طلب معرفي نمي کند. امام نسبت به ملت شان بسيار متواضع و با محبت بودند و نسبت به دشمنان اسلام ،کشوروخيانتکاران قاطعانه برخورد مي کردند.

روحاني در ادامه با آوردن نمونه اي از صدر اسلام اظهارداشت: وقتي حضرت علي (ع) خبردار مي شود خلخالي را از پاي زني بيرون آوردند مي گويند اگر بميري جا دارد. علي (ع) درم قابل افرادي مانند خوارج که امنيت جامعه اسلامي را به خطرانداختند وعليه جامعه اسلامي قيام کردند شمشير به دست گرفت و ده هزارنفر را ازپاي درآورد وخم به ابرو هم نياورد.

وي درادامه تاکيد کرد: حضرت علي (ع) اين کار را درراه دفاع ازاسلام انجام داد او مانند مسيحي ها نيست که ادعا مي کنند در برابر همه انسان ها تسليم هستيم و کرنش داريم اما درعمل همين مسيحي ها دنيا را به خاک و خون مي کشند. اسلام ديني است که دردفاع ازمردم و مصالح آنها قاطع برخورد مي کند اما در جاي ديگر با رافت برخورد مي کند شيوه امام هم همين طوربود.

**شکست خوردگان انتخابات آلت دست عوامل فتنه هستند
رييس بنياد تاريخ پژوهي ايران معاصر درباره زمان پايان فتنه تاکيد کرد:من معتقدم چون فتنه ريشه درتوطئه استکبار جهاني دارد وقتي تمام مي شود که دستگاه امنيت بتواند عوامل فتنه را بشناسد و سرکوب کند البته بايد عوامل فتنه رااز کساني که آلت دست قرارگرفتند متمايزکرد.

وي کساني که درانتخابات راي نياوردند وآلت دست قرارگرفتند را عامل فتنه ندانست وگفت:کساني که درصحنه حضور دارند ،بيانيه مي دهند وبنزين روي آتش فتنه مي ريزند آلت دست فتنه هستند نه عامل فتنه ،پس ازانتخابات عوامل صهيونيستي وآمريکايي هستند که سعي دارند به آشوب ها و فتنه گري ها دامن بزنند مسلما با شناخت و سرکوب اين عوامل فتنه تمام مي شود.

منبع : رجانيوز



این خبر از طرف پایگاه خبری گلستان نیوز
( http://www.golestannews.ir/news-96.html )