آيت الله سيد احمد علم الهدي در ابتداي اين نامه خاطرنشان کرد: علي رغم اينکه بنا دارم به انبوه فحاشي ها ودشنام هايي که در سايت هاي مختلف هواداران شما و مطبوعات وابسته نثار بنده مي شود، پاسخي ندهم ولي چون چند جمله در ارتباط با سخنراني در روز چهارشنبه گذشته در ميدان انقلاب در بيانيه شما ملاحظه کردم، فکر کردم خاطر شما را به نکات ذيل معطوف نمايم. وي با اشاره به بيانيه اخير موسوي افزود: شما اين بيانيه را با سلام به ابي عبدالله شروع کرده و نمي دانم مقصودتان کدام ابي عبدالله است، اگر مقصود شما اباعبدالله الحسين(ع) است، بايد عرض کنم اين بيانيه شما در ابتدا دچار يک پارادوکس است. عضو مجلس خبرگان رهبري در توضيح اين تناقض ها اضافه کرد: شما به اباعبدالله الحسين سلام داده ايد و تصريح فرموده ايد: حرب لمن حاربکم ودر همان سطور اوليه افرادي که علي رئوس الاشهاد نشان داده شدند پرچم مشکي مثلث که برروي آن نوشته شده بود يا حسين شهيد دور سر چرخاندند ودر آتش انداختند و اعلام حرب با حسين نمودند، آنها را مردم خداجوي خوانديد. وي ادامه داد: آيا اين اظهار شما شبيه آن نيست که در عصر تاسوعا وقتي عمر سعد به لشکر خود فرمان يورش به طرف سيدالشهدا(ع) داد، آنها را خيل الله ناميد وفرياد زد ((يا خيل الله ارکبي وبا الجنه ابشري)) (اي لشگر خدا سوار شويد به بهشت شما را بشارت باد) آيت الله علم الهدي در بخش ديگري از نامه خود نوشت: شما فرموديد بنده از بلندگوي دولتي صحبت کردم، يقينا حدود دوميليون وپانصد هزار مخاطب بنده هم در آن روز به نظر شما جمعيت دولتي بودند و حبذا به دولتي که اين همه جمعيت دارد. وي همچنين افزود: شما فرموديد بنده مردم را به جنگ با يکديگر دعوت کردم، به اينکه يک عده را حزب الله و يک عده را حزب الشيطان ناميدم. اين اشکال شما قبل از اينکه به بنده وارد باشد، به خدا وارد است که در قرآن در زمان پيغمبر، امت اسلام را که به مراتب محدودتر از جمعيت اين کشور بوده اند، به حزب الله وحزب الشيطان تقسيم کرده است. امام جمعه مشهد مقدس ادامه داد: در مورد حزب الله در آيه 56 سوره مائده که خداوند مي فرمايد ((ومن يتول الله ورسوله والذين امنوا فان حزب الله هم الغالبون)) حزب الله را پذيراي ولايت خدا و رسول و کساني که ايمان آورده اند (که مقصود از الذين امنوا الذين آمنوا در آيه قبل است که به اتفاق سني وشيعه بر اميرالمومنين(ع) تطبيق شده) معرفي مي کند که اين ولايت پذيران در امت اسلامند. اين استاد حوزه و دانشگاه با استناد به آيه 19 سوره مبارکه مجادله افزود: ((استحوذ عليهم الشيطان فانساهم ذکرالله اولئک حزب الشيطان الاان حزب الشيطان هم الخاسرون)) (شيطان برآنها مستولي شد وياد خدا را به آنها فراموشاند آنها حزب شيطانند) آنها که مرجع ضمير هم در عليهم وانساهم هستند در آيه 14 همين سوره مشخص شده اند که مي فرمايد:((الم تر الي الذين تولوا قوما غضب الله عليهم ما هم منکم ولا منهم ويحلفون الکذب وهم يعلمون)) (آيا نمي بيني کساني که دوستي ورزيدند با گروهي که خدا برآنها غضب کرده است در حالي که اين افراد نه از شمايند ونه از آنها به دروغ قسم مي خورند واز دروغ خود آگاهند)که مقصود بخشي از امت اسلام بودند که منافق شدند و با يهود همدست گرديدند، پس به گفته شما خداوند در اينجا با تقسيم امت به حزب الله وحزب الشيطان آنها را به جنگ داخلي واداشته است. وي با اشاره به بخشي از بيانيه موسوي مبني بر اينکه چرا بخشي از جامعه را بزغاله و گوساله ناميدم، خاطرنشان کرد: اين تعبير را خدواند در قرآن در دو آيه عنوان فرموده است، يکي در آيه 179 سوره مبارکه اعراف: ((ولقد ذرانا لجهنم کثيرا من الجن والانس لهم قلوب لايفقهون بها ولهم اعين لا يبصرون بها ولهم اذان لا يسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون)) در اين آيه کساني که دل دارند و فهم ندارند، چشم دارند و بصيرت ندارند، به چهارپايان تشبيه شده اند. عضو مجلس خبرگان رهبري تاکيد کرد: آيا کساني که قدرت فهم امتياز اصل مترقي ولايت فقيه را ندارند و با آن دشمني مي ورزند و شعار عليه آن مي دهند، مصداق اين اشخاص نيستند. وي همچنين به آيه 43 و44 سوره فرقان اشاره و تصريح کرد: ((ارايت من اتخذ الهه هواه افانت تکون عليه وکيلا ام تحسب ان اکثرهم يسمعون او يعقلون ان هم الا کالا نعام بل هم اضل سبيلا)) در اين آيه هم کساني که هواي نفس خود را معبود خود قرار دهند، به انعام و چهارپايان تشبيه شده اند. آيا کف وسوت زنهاي روز عاشوراي حسيني با آن قيافه هاي منکر مصداق اين اشخاص نيستند؟ امام جمعه مشهد مقدس در بخش ديگري از اين نامه نوشت: شما فرموديد به اينکه بنده گفتم ((مردم توجه کنند جنگ است)) مردم را به جنگ و شورش داخلي دعوت کردم. من اين سخن را از خود نگفتم بنده پيرو ولي فقيه زمان رهبر عظيم الشان حکيم هستم که از ابتداي اين غائله اعلام فرمودند اين حرکت برنامه ريزي شده دشمن، جنگ نرم است. البته از افرادي که ضد ولي فقيه اند، انتظار نداريم اين اعلام مقام ولايت را بپذيرند وقبول کنند. وي خطاب به موسوي با بيان اينکه شما در اينکه حقير از آيات وروايات واصطلاحات مذهبي در استناد مطالب خود استفاده کردم بنده را به برخورد مراجع عظام و روحانيون فاضل تهديد فرموده ايد، ادامه داد: اولا از شما تقدير مي کنم که در حوزه اي که تخصص نداشتيد، وارد نشديد و مقصود شما از روحانيون فاضل نمي دانم چه کساني هستند. اما مراجع عظام که فرمان و نظرشان بالاي سروچشم ماست، شاگردان امام بزرگوار رضوان الله تعالي عليه اند. آيت الله علم الهدي با تاکيد بر اينکه در مورد ((بغي)) که حرکت موسوي را مصداق آن معرفي کرده است، به آيه شريفه قرآن و تفسير لغوي بغي به وسيله راغب اصفهاني در کتاب مفردات استناد کرده است، اضافه کرد: کتاب مفردات در لغت معني قرآن از نظر تمام فرق اسلامي حجت و نص است. آيات و توقيع شريف امام زمان به اسحاق بن يعقوب که مستند اصل ولايت فقيه معرفي نمودم، دقيقا منطبق با استناد واستدلال استاد الفقهاء والمراجع امام رحمه الله عليه در بحث ولايت فقيه در کتاب البيع است. وي در پايان تصريح کرد: محارب بودن اغتشاشگران روز عاشورا مستند به حکم امام رحمت الله عليه درباره منافقين در هنگام عمليات مرصاد بوده است، طبيعي است آنهايي که فکر کرديد با بنده برخورد کنند، بايد در حقيقت با خدا در آيه 42 سوره مبارکه شورا برخورد کنند و يا با امام راحل بزرگوار در کتاب البيع. تمام سخن در يک کلمه: جناب آقاي موسوي ((ان ربک لبالمرصاد))