فیلم اول ، در ابعاد کوچکتر ، از صحنه ورود دو خودرو ، تا لحظه خروج یکی از آنها از ضلع شمالی "میدان ولیعصر" ادامه دارد. فیلم دوم ، در ابعاد بزرگتر ، با سخنان سردار سرتیپ پاسدار حاج احمد رادان آغاز و از صحنه دنده عقب گرفتن یکی از این دو خودروی موجود در این ماجرا ، شروع می شود و با پرشی محسوس ، به روی فردی که فیلم وی را مجروح این ماجرا معرفی کند می رود و به پایان می رسد...
وضعیت کلی :
در این پکیج رسانه ای و عملیات روانی ، نکات متعدد و مهمی وجود دارد که به آن باید توجه کرد :
1- یادتان هست ، چه نکاتی، ماجرای ندا آقا سلطان را برای همه بی آبرو و رسوا کرد ؟ تصویر برداری با دوربینهای با کیفیت بالا . تصویر برداری از چند زاویه . تصویر برداری یکی دو ثانیه قبل از شروع باصطلاح صحنه مضروب شدن و ... . اینها نکاتی است که اپوزیسیون سعی نموده در موضوعات دیگر ، به آنها مرتکب نشود
2- رعایت برخی از این نکات ، دست اپوزیسیون را در اجرای نکاتی دیگر و رعایت برخی مسائل باز می گذارد. اگر دقت کرده باشید ، از روی شماره پلاک خودرویی که در فیلم ندا آقا سلطان وجود داشت ، پلیس به سرعت راننده را پیدا کرد و از وی تحقیق نمود. پایین آوردن کیفیت تصویر ، می تواند به جلوگیری از بروز جزئیات دردسرساز کمک کند.
حالا ، اگر توجه کنیم ، بر اساس این فیلم و ادعا ، اپوزیسیون دو شاخه کلی عملیات رسانه ای و تبلیغی سیاه را آغاز کرد :
1- ادعا کرد که پلیس با خودروی خودش اغتشاشگران را زیر گرفته
2- ادعا کرد که پلیس دست به توجیه زده و ادعا کرده اولا خودرو سرقتی بوده و ثانیا یک تصادف رانندگی بوده است!
حالا با وجود آنکه ما از نظر پلیس در این زمینه خبر نداریم و پلیس خودش می گوید در حال بررسی موضوع است ، می خواهیم دانه دانه باهم ، بند به بند کاموای این کلاهی را که برای رفتن به سر من و شما بافته شده ، بشکافیم :
بخش اول نتیجه گیری :
افشای عدم وجود رابطه بین خودروی مورد اشاره پلیس و خودروهای این فیلم :
1- پلیس ، اصولا در حال توضیح دادن حادثه رخ داده در خیابان "خوش" و "انقلاب" است. در حالیکه با مشاهده فیلم "محرز" است موضوع مورد اشاره ضد انقلاب مربوط به خود "میدان ولیعصر" است. برای همین اپوزیسیون چند اقدام در فیلم بزرگتر و تدوین شده ، مرتکب شد : اولین اقدام ، آغاز کردن فیلم از صحنه ای است که در ان ، آتش زده شدن کانکس پلیس در میدان ولیعر مشخص نباشد و سینما قدس واقع در ضلع جنوبی میدان دیده نشود. در حالیکه هر دوی این موارد در فیلم اول موجود است. بنا بر این ، توضیحاتی که در فیلم بزرگتر از زبان سردار رادان به این فیلم توسط ضد انقلاب چسبانده شده ، اصولا مرتبط با این ماجرا نیست. بنا براین ضد انقلاب اقدام دیگری هم انجام می دهدو آن ، سانسور اظهارات سردار رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی ج.ا.ا است. زیرا سردار رادان بصراحت مشخص می کند که ماجرا چه بوده .
2- در توضیحات سردار رادان که به انگلیسی زیرنویس هم شده ، مشخص است که از کشته شدن "دو نفر" ( که جنازه هر دو در دسترس پلیس است ) سخن گفته می شود. اما در فیلم ، ما با صحنه ای که بیانگر زیر گرفته شدن یک نفر است ، مواجهیم . این روشن می کند که دیگر هیچ ارتباطی بین این دو موضوع نیست
3- خودروی مورد اشاره جانشین فرمانده پلیس ، یک دستگاه خودرو پلاک و طرح شخصی است و آنچه که در این فیلم مشخص است ، آنکه در این فیلم ما با خودروهایی با ظواهر شبیه به پلیس مواجه هستیم . پس بنا بر این پلیس ، اصولا نظری در رابطه با این ماجراها بیان نکرده است.
پس ، اتصال دادن اظهارات جانشین فرماندهی ناجا به این فیلم ، فریب و دروغپردازی روشنی است که کاملا مشخص و قطعی است و هیچ خدشه ای به آن وارد نیست.
از این جا به بعد ، من نظریات و دریافتها و مشاهدات شخصی خود را در زمینه این ماجرا ( نه ماجرای مورد اشاره پلیس که ماهیت آن برای خود پلیس روشن شده و برای مردم هم بیان کرده است ) بیان می کنم و در مورد صحت آنها منتظر نظر پلیس هستم :
وضعیت جزئی :
1- دو دستگاه خودرو در این فیلم مشاهده می شوند که این خودروها ویژگیهای زیر را دارند :
هر دو خودرو متعلق به کارخانه تویوتا هستند که محصولات آنها در کشور ما فراوان است و در نیروهای مسلح ( ارتش ، سپاه ، بسیج و ناجا ) بسیار وجود دارد و از زمان دفاع مقدس بشدت در ایران مورد مصرف بوده است و تعداد زیادی از این خودروها نیز به اشخاص حقیقی و یا حقوقی غیر نظامی ، به فروش رسیده است. هرچند خودروی مدل پایین تر ، از نوعی است که احتمال حضور آن در سازمان خودرویی فعلی پلیس بسیار کم است .
هر دو خودرو ، رنگ آمیزی و طراحی بدنه و وضعیت ظاهری مشابه دارند از جمله آنکه طراحی رنگی هر دوی آنها متعلق به پلیس عادی ( پلیس پیشگیری یعنی کلانتریها و ... ) است.
هر دو خودرو ، شیشه های طرفینی تیره دارند و گاردهایی روی شیشه جلو و مقابل و طرفین و جلوی خودرو نصب شده که کاملا مشابه است.
نشانه هایی از اسپرت شدن در این خودروها مشاهده می شود: 1- خودروی مدل پایین اولی ، که عامل باصطلاح تصادف بنظر می رسد ، دارای لاستیک پهن اسپرت است و قاب پنجره های جلویی آن ، اسپرت شده است. 2- قاب گلگیر خودروی مدل بالاتر که با دنده عقب ، به ضلع جنوبی میدان حرکت می کند ، اسپرت شده است. قاب پنجره های جانبی نیز به همینگونه است.
آرم نیروی انتظامی ج.ا.ا روی بدنه هیچ یکی از این دو خودرو در هیچ یک از طرفین آن وجود ندارد و تنها رنگ سبز و مارک تویوتای آن و شکل کلی ان عامل شباهت یافتن آن به خودروی پلیس است. البته احتمالا پلاک شبیه پلاک پلیس هم روی آنها نصب شده . هرچند کیفیت پایین فیلم ها اجازه دقت روی این پلاکها را فراهم نمی کند.
شکل گارد منصوب روی جلوی این خودروها بسیار جالب توجه و بدیع است .
بررسی رفتار عناصر عامل نیز بسیار حائز اهمیت است :
1- راننده های این دو خودرو :
در حالیکه میدان کاملا در اشغال حدود دویست نفر اغتشاشگر است ، چرا دو خودروی پلیس باید به این میدان وارد شوند ؟ چه توجیهی در این زمینه وجود دارد ؟
چرا این دو خودرو از یکدیگر جدا شده هریک مسیری کاملا متصاد با دیگری را ادامه می دهد ؟ البته در ادامه بنظر می رسد هر دو نهایتا از ضلع شرقی میدان ولی عصر(عج) خارج می شوند. یعنی : 1- خودروی مدل پایین ابتدا از ضلع جنوبی به ضلع غربی رفته پس از باصطلاح زیر کردن ، به ضلع شمالی رفته از انجا به ضلع شرقی گردش می کند. 2- خودروی مدل بالا ، از ضلع جنوبی بدنبال خودروی مدل پایین وارد ، به دنبال وی به ضلع غربی رفته ، سپس دنده عقب گرفته به ضلع جنوبی برگشته و از آنجا به ضلع شرقی گردش می کند. مسیر هماهنگ ، در این محیط ناهماهنگ بدون اینکه دو خودرو همدیگر را ببینند ، چگونه انتخاب و اجرا شده است ؟
شکل رخداد تصادف اصلا قابل درک نیست. اینکه فرد مذکور اصولا چگونه سر از زیر این خودرو در می آورد ؟ اگر فرد جلوی خودرو قرار داشته ، با تصادف ، باید به جلو پرت می شد و خودرو ، در صورت حرکت به جلو ، باید روی آن می رفت. اگر فرد ، عقب خودرو بود ، باید خودرو با دنده عقب رفتن ، روی وی قرار می گرفت. اما بررسی این فیلم ، مشخص نمی کند این فرد کجا بود که زیر خودرو رفت ؟ تنها احتمال این است که وی ، هنگامی که خودرو متوقف شده بود ، از وسط به زیرآن رفته است . آیا این احتمال ، در شرایطی که اپوزیسیون مدعی آن است ، ممکن است ؟
2- فیلم بردار :
وی از لحظه ورود خودروی اول تا لحظه آخر ، بر خلاف تمامی افراد ، هیچ تنشی در عملکرد خود ندارد و از لحظه اول تا لحظه آخر در صحن حضور دارد و اصلا فرار نمی کند. حتی زمانی که خودرو به سمت وی ( عفب ) حرکت می کند.
هنگامی که خودروی اول به میدان وارد می شود ، وی بدون آنکه مسیر وی را تعقیب کند ، منتظر ورود خودروی دوم می شود و با تعقیب خودروی دومی ، ماجرا را ادامه می دهد
فیلم بردار فاصله خود با خودروها را تغییر نمی دهد. یعنی از حدی مشخص اصلا به خودروها نزدیک تر نمی شود و تقریبا می توان گفت اصولا در جای خود ثابت می ماند.
بخش دوم نتیجه گیری :
1- چرا کسی هویت فرد زیرگرفته شده را نمی داند ؟ چرا از وی هیچ سابقه ای در هیچ بیمارستانی نیست ؟ چرا اپوزیسیون که "جنازه" را پس از عبور این دو خودرو در اختیار دارند ، آدرس و هویت وی و سنگ قبرش و مجلس ختمش را اعلام نمی کنند ؟
2- یکی از دو خودرو ، تویوتای مدل پایینی است که بنظر نمی رسد اصولا در سازمان پلیس یا هیچ یک از نیروهای مسلح ج.ا.ا حضور داشته باشد. این مدل از تویوتا مربوط به سالهای پایانی دفاع مقدس بوده و بیشتر آنها به بخش خصوصی واگذار شده است. هرچند مدتی بعد در سالهای پایانی دهه هفتاد ، تعدادی تویوتای "شبیه" به همین مدل به سازمان رزم بسیج ، ارتش ، سپاه و ناجا وارد شد که به مدل 16 VALVE مشهور است که خودرویی بسیار مناسب و مدل بالا بوده و تفاوت بین این دو خودرو با وجود شباهت کلی ، در بدنه ، جلوپنجره و عقب آن کاملا مشهود است. اما خودروی حاضر در این فیلم ، اگر در ناجا در حال حاضر حضور داشته باشد ، باید در آشپزخانه خدمت کند !
3- خودروی دوم نیز در کشور فراوان است و می توان حتی با سرقت ، یکی از آنها را تهیه کرد. از هر رده ای و هر جایی. حتی می تواند سرقتی هم نباشد. رنگ آمیزی هم که کار ساده ای است.
4- طراحی رنگ دو خودرو متعلق به پلیس عادی انتظامی یعنی پلیس پیشگیری است. بر این اساس ، نصب گاردهای اینگونه روی این خودروها فاقد منطق انتظامی است. برای توجه می توان به تصویر یک دستگاه تویوتای آتش گرفته پلیس در این اغتشاشات توجه کرد که هم مدل و هم طرح رنگی خودروی تویوتای مدل بالاتر است و هیچ کدام از خاصه های ظاهری این دو خودرو ( اسپرت شدن ، گارد داشتن ، دودی شدن شیشه و ... ) را ندارد. هر دو خودرو ، دارای بخشهای اسپرت شده هستند که فاقد منطق انتظامی است. شیشه هر دو خودرو دودی است که اصولا با فرم طرح خودروی پلیس پیشگیری متناسب نیست. بنظر می رسد خودروی مدل پایین ، لاستیک اسپرت نیز دارد.
5- گاردهای عقب ( بار ) خودروی مدل پایین ، اصولا غیر نظامی است و برای حمل بار و اثاثیه مناسب تر بنظر می رسد تا استفاده در یک یگان نظامی !
6- رفتار رانندگان این خودروها با منطق مورد ادعای اپوزیسیون منطبق نیست. یعنی پلیس به ضد انقلاب با خودرو حمله نمی کند تا آنها را بکشد. نهایتا در این فیلم ، باز با صحنه ی تصادفی مواجه هستیم که البته خود نیز منطق ندارد.
7- رفتار فیلم بردار ، از رفتار دو راننده ، جالب تر است . وی از ورود دو خودرو باخبر بنظر می رسد. وی فاصله خود با خودرو را حفظ می کند. وی از خودروها واهمه ای ندارد . آیا راننده ها او را می شناسند که نمی ترسد یا اینکه باید بین او و بقیه فرقی نباشد ؟
8- دوستان زیادی ، با فرض احتمال رفع تمام این سئوالها ، به بررسی وضعیت احتمالات منطقی پرداخته اند که توجه به آنها خالی از لطف نیست. مثلا رفتار با کسی که یک واحد انتظامی را به آتش کشیده چگونه باید باشد ؟ یا فردی برای نجات خودروی نیروهای مسلح از میان جمعی که قصد دارند آن را منهدم و راننده را نیز به قتل برسانند ، چه باید بکند؟
...
آقای اپوزیسیون ...
حال من یک نفر ، از این همه فریب و ریا ، بهم خورده ...