چه کسی خط مشی شبکه فاکسنیوز را کنترل میکند؟ کدام تکنیکهای کنترل ذهن مورد استفاده این شبکه خبری هستند؟ مهمترین شبکه تلویزیونی مروج اسلام هراسی کدام شبکه است؟
به گزارش پیام گلستان به نقل ازمشرق ، شبکه فاکسنیوز (Fox News Channel)، یک کانال خبری تلویزیونی ماهوارهای و کابلی است که تحت مالکیت "گروه سرگرمی فاکس" (Fox Entertainment Group)، یکی از شرکتهای فرعی "نیوزکورپوریشن" (News Corporation) است. این کانال که برنامههای خود را عمدتا در استدیوهای نیویورک تولید میکند، تا آوریل 2009 به 102 میلیون نفر بیننده در آمریکا و همچنین تعداد بیشتری بیننده در سراسر جهان دسترسی داشت.
این کانال توسط غول یهودی رسانههای یعنی روپرت مردوخ تأسیس شد. وی راجر آیلس (Roger Ailes) مدیر اجرایی سابق شبکه NBC را بدین منظور استخدام نمود.[1] کانال فاکسنیوز کار خود را در 7 اکتبر 1996 با 17 میلیون بیننده کابلی شروع نمود. به گزارش وبسایت "آبزرور" (Observer)، این کانال در دهههای 1990 و 2000 به رشد خود ادامه داده و تبدیل به برترین شبکه خبری کابلی در آمریکا شد.[2]
بسیاری از متقدین معتقدند که این کانال وابسته به محافل تندروی آمریکا درصدد ترویج افکار نومحافظهکارانه و افراطی در میان آمریکا بوده و به عنوان بلندگوی منافع نظام صهیونیسم جهانی عمل میکند. در گزارش حاضر به بررسی ساختار، فرآیندها و ارتباطات این شبکه تلویزیونی با محافل نومحافظهکاری و صهیونیستی و همچنین نقش آن در ترویج سیاستهای جنگطلبانه واشنگتن خواهیم پرداخت.
تاریخچه آغاز به کار شبکه فاکسنیوز
در ماه می 1985، روپرت مردوخ اعلام نمود که به همراه ماروین دیویس (Marvin Davis)، فعال عرصه صنایع آمریکا، قصد دارند با راهاندازی یک شبکه خبری به رقابت با شبکههایی چون CBS، NBC و ABC بپردازند. مردوخ در جولای 1985، 50 درصد از سهام شرکت "سرگرمی فیلم فاکس" (Fox Filmed Entertainment)، شرکت مادر "شرکت فیلمسازی فاکس قرن بیستم" (20th Century Fox Film Corporation)، را خریداری نمود.[3] مردوخ قبلا نیز در انگلستان شبکه خبری 24 ساعتهای به نام "اسکاینیوز" (SKY News) راهاندازی کرده و در این زمینه از تجربه کافی برخوردار بود. بدین ترتیب، وی در سال 1996 اعلام نمود که شرکت "نیویزکورپوریشن" یک شبکه خبری کابلی و ماهوارهای راهاندازی خواهد کرد.[4] در همین حین بود که وی از راجر آیلس دعوت نمود تا این شبکه خبری را راهاندازی نماید. بدین ترتیب در 7 اکتبر 1996، اولین برنامه شبکه فاکسنیوز با حدود 10 میلیون بیننده پخش گردید.
راجر آیلز، مدیر عامل فاکسنیوز استراتژیست رسانهای سابق ستادهای انتخاباتی ریچارد نیکسون، رونالد ریگان و جرج بوش پدر بوده و به اتخاذ سیاستهای تهاجمی اشتهار دارد. وی در 15 آگوست 2005 به عنوان ریاست شبکه خبری فاکسنیوز برگزیده شد. وی یکی از گزینههای مورد نظر جمهوریخواهان برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری 2012 بود.[5]
خروجیهای فاکسنیوز
تلویزیون
شبکه فاکسنیوز به صورت روزانه طیف متنوعی از برنامهها را پخش میکند. این شبکه هر روز 15 ساعت پخش زنده دارد. بخش اعظمی از برنامهها از مقر اصلی شبکه فاکسنیوز در نیویورک پخش میشوند و باقی مانده نیز از استدیوی دیگر این شرکت در واشنگتن پخش میشوند. در 11 اکتبر 2009، شبکه فاکس طی بیانیهای در روزنامه نیویورک تایمز (یکی دیگر از مطبوعات تحت مالکیت مردوخ) اعلام نمود که برنامههای خبری این شبکه از 9 صبح تا 4 عصر و از 6 عصر تا 8 شب به صورت عینی و بیطرفانه ارائه خواهند شد. اما شبکه چنین ادعایی در مورد دیگر برنامهها ندارد زیرا آنها طبیعتا بازتاب نظرات تهیهکنندگان آنها هستند.[6]
رادیو
با رشد شبکه خبری فاکس، شرکت در سال 2003 "رادیو فاکسنیوز" را نیز راهاندازی نمود. برنامههای رادیویی فاکسنیزو شامل اخبار و برنامههای رادیویی با اجرای شخصیتهای تلویزیونی و رادیویی است و در سراسر آمریکا پخش میشود. این شرکت در سال 2006، نیز ایستگاه رادیویی ماهوارهای "گفتگوی فاکسنیوز" را راهاندازی نمود.
اینترنت
وبسایت فاکسنیوز در دسامبر 1995 راهاندازی شد. این وبسایت حاوی آخرین اخبار و مطالبی به قلم شخصیتهای تلویزیونی، رادیویی و اینترنتی فاکسنیوز است. ویدئوهای این شرکت نیز در وبسایتهای Foxnews.com و Foxbusiness.com به نمایش گذارده میشوند. بر خلاف تلویزیون، فاکسنیوز نتوانسته است در حوزه اینترنت از رقبای خود چون CNN و MSNBC پیشی بگیرد. در آگوست 2010، Foxnews.com دارای میانگین 24 میلیون بازدیدکننده در ماه بود در حالیکه همین آمار برای شبکههای MSNBC و CNN به ترتیب 47 و 48 میلیون بیننده بود.[7]
میزان استقبال از برنامههای شبکه خبری فاکسنیوز در آمریکا
تعداد بینندگان فاکسنیوز در روزهای اولیه حمله به عراق افزایش چشمگیری یافت. در اوج بحران، تعداد بینندگان این شبکه 300 درصد رشد داشته و به رقم متوسط 3/3 میلیون بیننده در روز رسید.[8] برنامههای مرتبط با انتخابات درون حزبی جمهوریخواهان و همچنین سخنرانی آغاز دومین دوره ریاست جمهوری بوش نیز فاکسنیوز را در صدر شبکههای خبری پربیننده قرار داد. در سالهای 2005 و 2006 تعداد بینندگان این شبکه کاهش یافت اما نکته جالب اینجاست که با آغاز بحرانهایی چون بحران موشکی کره و جنگ لبنان در سال 2006 بار دیگر به تعداد بینندگان این شبکه افزوده شد و بار دیگر این شبکه رتبه یک را در میان شبکههای خبری آمریکا به خود اختصاص داد. طی دو سال اخیر، شبکه کابلی فاکسنیوز نیز حائز رتبه اول بوده است و بینندگان آن تقریبا دو برابر بیش از رقبایی چون CNN و MSNBC هستند.[9]
بر اساس نظرسنجی "مرکز تحقیقات پیو" (Pew Research Center) در سپتامبر 2009، 72 درصد از جمهوریخواهان، 43 درصد از دموکراتها و میانگین 55 درصد تمام بینندگام برنامههای فاکسنیوز را "مطلوب" برآورد میکنند. در این گزارش اعلام شده است که "تنظرات طرفداران دو حزب در مورد برنامههای فاکسنیوز از سال 2007 به این طرف تفاوت زیادی داشته است."[10]
جنگ مردوخ با ژورنالیسم
در سال 2004 رابرت گرینوالد (Robert Greenwald) در مستندی با عنوان "سبقت در حیلهگری: جنگ مردوخ با ژورنالیسم" (Outfoxed: Rupert Murdoch's War on Journalism) از شبکه فاکسنیوز و روپرت مردوخ، مالک آن، به دلیل ترویج عقاید دستراستی و افراطی انتقاد نمود. گرینوالد در این مستند اعلام داشته که برنامههای جهتدارانه فاکسنیوز نه تنها با شعار این شبکه یعنی "عادلانه و متوازن" همسویی ندارند بلکه فریب بینندگان محسوب میشوند. در این مستند، رشد جهانی امپراطوری رسانهای مردوخ و نیز استیلای یک نفر بر مجموعهای رسانهای و تأثیر آن بر آزادی بیان در رسانههای پداخته شده است. بسیاری از همکاران سابق فاکسنیوز در این مستند حضور داشته و در مورد تجربیاتی که در این شبکه داشتند سخن گفتهاند.[11] نسخه DVD این مستند در ماه جولای 2004 جزو اقلام پرفروش وبسایت آمازون بود.[12]
این فیلم مستند نشان میدهد که چگونه کنترل و مداخله شرکتی در اتاق خبر از طریق فشار اجرایی مستقیم، یا خودسانسوری روزنامهنگارهای به علت ترس از بیکاری، میتواند باعث ارائه بازنماییهایی دروغین و دستکاری شده از واقعیات گردند. رابطه شرکت نیوزکورپوریشن روپرت مردوخ با مراکز قدرت بیش از رابطه این شرکت با مخاطبین خود است. در جوامع غربی رسانهها دیگر ابزاری برای پیشبرد دموکراسیها نیستند زیرا در این جوامع گزارشدهی بیطرفانه به نفع عموم جای خود را به خبرگزاریهای سطحی و دورویی داده که فقط در جهت منافع خود و نخبگان حاکم اقتصادی و سیاسی فعالیت میکنند. فیلم گرینوالد فاکسنیوز را به عنوان یکی از ارگانهای تبلیغاتی حزب جمهوریخواه معرفی مینماید که به صورت مداوم و عامدانهای به هر کسی که با خطمشی محافظهکارانه مخالفت نماید، حمله میکند.
فاکس نیوز و تکنیکهای فریب افکار عمومی
دکتر بریانت ولچ (Bryant Welch) در مقاله ای با عنوان "فاکس نه فقط یک تعصب صرف بلکه یک فرقه"[13] با اشاره به روشهای مورد استفاده در این شبکه خبری و محتوای فکری آن مینویسد: "فاکس یک نوع تلقین فکری فرقهای است زیرا از نوعی تکنیکهای روانشناختی بیثباتکننده برای تضعیف کارکرد مستقل اذهانی که میخواهد کنترل نماید استفاده میکند." وی معتقد است که هدف فرقههایی چون فاکسنیوز کنترل همهجانبه ذهن قربانی است تا فکر بیننده به راحتی دستکاری شده و در خدمت منافع فرقه درآید. هماکنون ابزار اجباری تسلط به مانند آنچه در رژیمهای اقتدارگرا شاهد بودیم وجود ندارند و بنابراین مردم نه تنها باید به صورت داوطلبانه به فرقهها بپیوندند بلکه باید هیچ نوع اگاهی در مورد عضویت در فرقه نیز نداشته باشند. به اعتقاد دکتر ولچ شبکه خبری فاکسنیوز در دستیابی به این اهداف موفق بوده است.
جرج لکاتساس (George Lekatsas) استاد رشته رسانه در دانشگاه گرانج، در مقالهای با بررسی فیلم مستند "سبقت در حیلهگری: جنگ مردوخ با ژورنالیسم" و با اشاره به تکنیکهای منترل ذهن مورد استفاده در فاکسنیوز مینویسد: "یکی از مهمترین و آگاهیبخشترین قسمتهای این فیلم تشریح چگونگی به کارگیری لغتها و تصاویری است که بیننده را گمراه میکنند. واضحترین حربه فاکسنیوز استفاده مداوم از شعار "بیطرفی و توازن" است. اگر این جمله به قدر کافی تکرار شود مردم به تدریج آن را باور میکنند. حربه بعدی فاکسنیوز استفاده مداوم از تصاویر گرافیکی و بَنِرهای است که با پرچم آمریکا تلفیق شدهاند تا بدین ترتیب اعتبار اخبار خود را که همان خطمشیهای جمهوری خواهان است را بالا ببرد. بر اساس اسناد فاش شده، رؤسای فاکسنیوز به زیردستان خود دستور دادهاند که هرگز از عبارات دارای بار منفی در مورد کاخ سفید (البته در زمان بوش) استفاده نکنند. در این شبکه خبری، نام بوش همواره ملازم با عبارت "فرماندهی کل قوا" بود."[14]
شبکه فاکسنیوز، در سطح روانی، احساس خشم و غیض افراد را تحریک میکند. این احساسات ممکن است از قبل نیز وجود داشته باشند اما پس از اتمام برنامههای تفسیری فاکسنیوز به شدت افزاش مییابند. فاکسنیوز با زیرکی این احساسات را تشدید کرده و توضیح میدهد که چرا هر فرد "عاقلی" باید این احساسات را داشته باشد. رایجترین احساسات در این حوزه عبارتند از عصبانیت، نفرت و اهانت. احساسات انساندوستانه به مانند همدردی، عضق و مهربانی تقریبا هیچ نقشی ایفاء نمیکنند. این شبکه بینندگان را وادار میسازد که 24 ساعت روز و 7 روز هفته احساس اطمینان، توجیهشدگی و تحریکشدگی داشته باشند.
فاکسنیوز اعتقادات سیاسی مردم را تقویت میکند. این افراد که بر اثر پیچیدگیهای سیاسی و فرهنگی مدرن دچار سردرگمی شدهاند نیاز به عصبانیت خود را با رجوع به این شبکه ارضاء میکنند. این "خدمات" روانشناختی فاکسنیوز را تبدیل به یک اسب تروجان میکند که هدایای روانی ارائه کره و در عوض به راحتی میتواند وارد ذهن بیننده شود. با گذر زمان، بیننده فریب خورده و اجازه میدهد که اخبار فاکسنیوز بدون کمترین مقاومتی وارد ذهن وی شوند و بدین ترتیب در برابر رویدادها و حالاتی که قبلا هیچ نوع توجهی به آنها نداشت، یک رویکرد ماشینی از خود نشان میدهد.
پس از گذشت مدتی در این حالت وابستگی ذهن دیگر توانایی احیای استقلال خود را از دست میدهد. به همین دلیل است که به نظر ما تماشای شبکه فاکسنیوز انسان را تبدیل به یکی از اعضای فرقهها میکند. تأثیراتی که فرقهها میگذارند را به سختی میتوان تغییر داد. برای برخی مردم، قطع ارتباط با فرقه به منزله فروپاشی روانی است.
فرقهها باید رشد کنند در غیر این صورت پژمرده میشوند. آنها به مانند خونآشامها به جرات مداومی از خون قربانیان نیاز دارند که وارد سیستم شود. فاکسنوز تا کجا میتواند ادامه دهد؟ پاسخ این سؤال مبهم است اما ظاهرا در حال حاضر نمیتوان محدودیتی برای گسترش آن قائل گشت.
دروغهای فاکسنیوز در حوزه اخبار جهان
این شبکه خبری در راستای پیگیری اهداف خود از هیچ نوع دروغپراکنی ابایی ندارد و گاها درک و قوه تمییز مخاطبین خود را تا حدی نازل مییابد که از بیان مضحکترین ادعاها و آشکارترین دروغها نیز پرهیز نمیکند. در ادامه گزارش حاضر به سه مورد از دروغهای شبکه فاکسنیوز و تحلیلهای مضحک این شبکه اشاره میشود.
فاکسنیوز را بدون شک میتوان جنگطلبترین شبکه تلویزیونی در سراسر جهان نامید. این شبکه در عین حال تمام سعی خود را مینماید تا تصویری خوشایند از جنگهای آمریکا در منطقه خاورمیانه ترسیم نماید. دیو کورب (Dave Korb)، یکی از نوسندگان فاکسنیوز، اذعان نمود که تولیدکننده برنامهها به وی دستور داده بود که فقط بر نقاط مثبت اشغال عراق توسط آمریکا اشاره نماید. این در حالی است که عراق روزهای خوبی را سپری نمیکرد. یکی از مدیران ارشد فاکسنیوز در تلاشی مضحک برای توجیه تلفات جانی ناشی از جنگ ادعا نمود از نظر آماری احتمال اینکه یک سرباز آمریکایی بر اثر هر علتی در عراق جان دهد کمتر از احتمال به قتل رسیدن وی در خانهاش در کالیفرنیا است.
اخیرا شبکه فاکسنیوز در تلاش برای فریب افکار عمومی آمریکا تصاویر مرتبط با شورشهای یونان در 6 دسامبر 2011، را به عنوان اعتراضات خیابانی مردم روسیه علیه سردمداران این کشور پخش نمود. اگرچه این رسوایی در اینترنت انعکاس بسیاری یافت و شبکه انگلیسی زبان RT (وابسته به دولت روسیه) آن را در اخبار خود پوشش داد[15] اما چند درصد از بینندگان شبکه خبری فاکسنیوز به دنبال بررسی صحت و سقم اخبار این شبکه خواهند بود؟ میتواند اطمینان داشت که اکثر قریب به اتفاق بینندگان آمریکایی این شبکه هماکنون چنین میپندارند که تصاویر پخش شده مربوط به خیابانهای مسکو و اعتراضات مردم به دولت روسیه است.
این شبکه خبری در سپتامبر 2011 نیز طی برنامهای به نام "اسرار هستهای ایران" مدعی شد که بر اساس اعترافات عبدالقدیر خان، پاکستان تکنولوژی ساخت تسلیحات هستهای را در اختیار ایران گذارده است. این در حالی است که در اعترافات و همچنین نامه عبدالقدیر خان به همسرش به غیر از اشاراتی مبهم به همکاری بین ایران و پاکستان در حوزه تکنولوژی هستهای هیچ اطلاعاتی دال بر انتقال تکنولوژی تسلیحاتی پاکستان به ایران نشده بود. این در حالی است که لحن خان در مورد همکاری هستهای نظامی بین پاکستان و چین کاملا شفاف بود و هیچ گونه دلیلی وجود ندارد که در صورت همکاری تسلیحاتی این کشور با ایران چرا باید وی از اشاره به آن خودداری کند.
بر اساس این نامه ایران بخشی از قطعات استفاده شده پاکستانی را نیز خریداری نمود. این امر اثبات کننده ادعاهای ایران در مورد منشأ خارجی آلودگی قطعات میباشد. در کل برنامه فاکسنیوز بیش از آنچه به زعم این شبکه افشای "اسرار هستهای ایران" باشد، اثبات کننده موضع ایران در قبال پرونده هستهایاش بود. جالب است بدانید که این شبکه طی گزارشی در بحبوحه جنبش بیداری اسلامی مصر این کشور را همسایه ایران خوانده بود!
فاکس نیوز و اسلامهراسی
بر اساس نظرسنجي موئسسه عمومي پژوهشهاي ديني، آمريکاييهايي که فاکس نيوز را قابل اعتماد مي دانند بيشتر عقيده دارند که مسلمانان تلاش دارند قوانين شريعت را اجرا کنند، در مقابله با افراط گرايي کم کاري کرده اند و بازرسي آنها ايده خوبي است. 65 درصد از جمهوري خواهاني که فاکس نيوز مي بينند اعتقاد دارند که مسلمانان آمريکايي براي مقابله با افراط گرايي کار چنداني نکرده اند. 82 درصد از جمهوري خواهاني که فاکس نيوز مي بينند اعتقاد دارند که شنود مکالمات افراط گرايان ايده خوبي است. 41 درصد از جمهوري خواهاني که فاکس نيوز مي بينند اعتقاد دارند که مسلمانان آمريکايي قصد دارند قوانين شريعت را قوانين امريکا کنند. در حالي که در اين مورد، تنها 23% از جمهوري خواهاني که ساير منابع خبري را مي بيننند و تنها 22% از مردم عادي به چنين چيزي اعتقاد دارند. بدين طريق، فاکس نيوز ديدگاه هاي بيندگان ثابتش را تغيير مي دهد. ساير آمارها نيز بدين گونه است: تنها 53 درصد از جمهوري خواهان طرفدار فاکس نيوز اعتقاد دارند که اطلاعات درستي در مورد اسلام دريافت مي کنند. در حالي که اين رقم در مورد جمهوري خواهاني که از ساير منابع اخبار را دنبال مي کنند 34 درصد و در مورد مردمان عادي 46 درصد است. [16]
در زیر به بخش ناچیزی از اظهارات اسلامستیزانه مجریان، گزارشگران و میهمانان شبکه تلویزیونی فاکسنیوز اشاره میگردد:[17]
"زمانی که وارد هواپیما میشوم، باید به شما بگویم، اگر افرادی را ببینم که ظاهر مسلمانها را دارند، و چین فکر کنم که دارند خود را به عنوان مسلمان معرفی میکنند، نگران میشوم، عصبی میشوم."
ژان ویلیامز (Juan Williams)، برنامه فاکتور اُریلی (The O’Reilly Factor).
ژان ویلیامز در برنامه فاکتر اُریلی
"گروه خاصی از مردم وجود داشتند که در 11 سپتامبر به ما حمله کردند. فقط یک نفر نبود. یک دین بود. همه مسلمانها تروریست نیستند اما همه توریستها مسلمان هستند."
برایان کیلمید (Brian Kilmeade)، برنامه فاکس و دوستان (Fox & Friends).
"سوزاندن قرآن چیزی ماندن ساختن مسجد در منطقه صفر [محل سابق برجهای دوقلو] است."
گلن بک (Glenn Beck)، پست به بلاگ.
"نازیها نمیتوانند در نزدیکی موزه هولوکاست در واشنگتن علامتی ایجاد نمایند... هیچ دلیل وجود ندارد که بگذاریم مسجدی کنار مرکز تجارت جهانی تأسیس گردد."
نیوت گینگریچ (Newt Gingrich)، فاکس و دوستان.
اظهارات گینگریچ، کاندیدای انتخابات درون حزبی حزبجمهوریخواه برای انتخابات ریاست جمهوری سال 2012،
تشبیه مسلمانان به نازیها
"من فکر میکنم که ایده احداث مجلس اساسا ناراحت کننده است، اگر دانشجوی تاریخ باشید میفهمید که انها [مسلمانها برای جشن گرفتن پیروزیهایشان مسجد میسازند."
جینین پیرو (Jeanine Pirro)، فاکس و دوستان.
حمله فاکسنیوز به جنبش والاستریت
شبکه فاکسنیوز وابسته در یک برنامه تلویزیونی مضحک تلاش کرد تا قیام والاستریت را زیر سوال برده و حامیان این قیام را افرادی بیمسوولیت و بیهدف جلوه دهد. فاکسنیوز که در این برنامه که از دو به اصطلاح میهمان که بیشتر شبیه به کمدین بودند استفاده کرده بود، ابتدا سریالی از مصاحبههای مقطع و بیهدف با معترضین والاستریت را پخش کرد که هدف از آن بیتردید برانگیختن حس تمسخر در مخاطب بود.
به طور مثال، یکی از تکنیکهای به کار گرفته شده توسط فاکسنیوز مصاحبه با پیرموردی بود که کنار خیابان نشسته است. پیرمرد در تشریح احساس خود از اعتراضات والاستریت میگوید: "من در دستانم نوعی انرژی را احساس میکنم." بدیهی است که منظور پیرمرد از این عبارت منظوری سمبلیک است اما دوربین فاکس بلافاصله به سمت دستان پیرمرد میچرخد که به اقتضای سنش بسیار ضعیف به نظر میرسند.
حمله فاکسنیوز به جنبش والاستریت
مجری فاکسنیوز که سعی دارد به طور کامل قیام را بیهدف و نابخردانه جلوه دهد، از افرادی که در مقابل میدان آزادی گرد آمدهاند به عنوان کسانی یاد میکند که حتی "استحمام" هم نمیکنند. وی سپس از یکی از میهمانان سوالی را در خصوص ماهیت این قیام مطرح میکند که وی در پاسخ، "معترضین والاستریت را افرادی توصیف میکند که هیچ کاری برای انجام دادن ندارند و کاملا بیکارند و به خاطر وقت اضافهای که دارند دست به چنین کاری میزنند."
میهمان، بلکه کمدین فاکسنیوز در ادامه با لحن بیادبانه خود معترضین را کسانی برمیشمارد که تنها شعار میدهند و خیابانها را کثیف میکنند و اصلا نمیدانند که دارند چه کار میکنند؟
میهمان دیگر که این یکی کمدینتر از قبلی است ظاهرا کاری جز خندان مخاطبان بلد نیست و مدام مسخره میکند، بدون اینکه هیچ سخن جدی به زبان بیاورد.
در ادامه مجری برنامه از میهمان اول میپرسد که واژگانی نظیر "تبدیل دموکراسی به سرمایهداری"، "حرص و طمع" و ... چگونه وارد ادبیات این افراد شده است که پاسخش را نیز خود میدهد و میهمان اول آن را تکمیل میکند. وی سعی میکند با توجه به ادبیات ضددولتی فاکسنیوز که با دولت اوباما مشکل دارد، اعتراضات والاستریت را به نوعی به ادبیات دولت اوباما و سیاستهای این دولت نسبت دهد. به عبارت دیگر تلاش میکند تا چنین القا کند که اوباما به مردم آمریکا تفکری را القا کرده که آنان را به اعتراض به سرمایهداری واداشته است.[18]