مطرح شدن نام آیت الله مهدوی کنی به عنوان اصلیترین گزینه ریاست خبرگان و نحوه برخورد وی با درخواست اکثریت خبرگان بار دیگر خاطره پرهیز وی از پذیرش مسئولیتهای حکومتی و زهد سیاسیاش را در سالهاي ابتدای پیروزی انقلاب زنده کرده است.
شنبه(روز کارگر) با تعدادی از دوستان در خیابان قدم میزدیم که ناگهان یک نفر در صورت من فریاد کشید "مرگ بر انجمن حجتیه!"
من هم با تبسم محبت آمیز در جوابش گفتم: " مرگ بر انجمن حجتیه و مرگ بر اسلام آمریکایی!" اما این فرد باز در جواب من گفت" مرگ بر مصباح یزدی!!!"
خیلی از این موضوع دلگیر شدم و لحظاتی به بحث میان من و او گذشت. او گفت :( [آیت الله] مصباح یزدی از مخالفان حضرت امام (رض) بوده، و عضو شاخص انجمن حجتیه میباشد.) متأسفانه، من از سابقه ی مبارزاتی آیت الله مصباح اطلاع چندانی نداشتم ولی با استدلالهای منطقی پاسخ او را دادم. ولی از اینکه یک چنین شخصیت علمی بی نظیر را اینگونه مورد تهاجم قرار داده اند و من به عنوان یک جوان شیعه عکس العملی نشان نمیدهم، بسیار اندوهگین شدم و بر آن شدم تا اطلاعاتی در مورد ایشان جمع آوری کنم.
آن قدر از او احساس خطر کرده بودند که بعد از ماجرای قیام 19 دی راهی تبعیدش کردند. آیت الله در صف اول انقلابیون بود و جزو اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. شنبه 17 دی ماه سال 56(برابر با 27 محرم الحرام) مقاله توهین آمیز به امام با عنوان "ایران و استعمار سرخ و سیاه" به اسم مستعار "احمد رشیدی مطلق" در روزنامه اطلاعات منتشر شد و نقطه عطفی را در نهضت رقم زد. امام مرجعی شیعی بود و اهانت به او از جانب انقلابیون نمی توانست با سکوت همراه باشد. این گونه بود که بعد از گذشتن سال ها از ماجرای مدرسه فیضیه در خرداد 42، انقلابیون بار دیگر خروشیدند.